heli jon

قشنگترین روزها مال تو

این تنها آرزومه که زیباترین روزها مال توباشه دخترکم . این آرزوی هر مادریه ومن فکر میکنم خدا خیلی دوستم داشته که بهترین هدیه شو به من داده .گاهی اوقات فکر میکنم لیاقت مادر شدن رونداشتم وخدا خیلی بهم لطف کرده تنها آرزوم اینه که بتونم وظیفه مادریم رو درست اجرا کنم اگرچه مسئولیت خیلی .از خدا وتو هم میخوام کمکم کنین .بعدها که بزرگ شدی این خاطرات رو میخونی امیدوارم بتونی درک کنی مامان عاشقته و بهترینها رو واست میخواد بوس بوس طلای مامان
15 شهريور 1390

رفتیم پارک توهم کلی دوست پیداکردی

قربون خنده هات برم وقتی بردمت پارک شروع کردی به دوست پیداکردن   وباهم گرگم به هوا بازی کردین منم نگات میکردم  غرق رویاهای بچگیم شده بودم یادش به خیر چقدر دوران خوبی بود . من ودوتا از دختردایی هام که تقزیبا همسن بودیم چه آتیشی میسوزوندیم که خدا میدونه همه از دستمون فراری بودن .گاهی اوقات که تو شیطونی میکنی همش با خودم میگم این به کی رفته ؟ اما چند دقیقه ای نمیگذره که جوابمو پیدا میکنم !
13 شهريور 1390

هلیا عاشق لازانیا وماکارونی

دیروز که رسیدم خونه بهم گفت مامان شام چی داریم ؟ نمیدونستم چی بگم چون راستش خیلی خسته بودم ومیخواستم حاضری  یه چیزی بخوریم .یه ذره فکر کردم گفتم: چی دوست داری گفت لازانیا  با صورت شبیه به گریه کردن گفتم :الان ؟ توکه چند روز پیش لازانیا خوردی نگاهی بهم کرد وگفت :ماکارونی جواب دادم اونم همینطور . خلاصه دیدیم بچم هوس کرده سریع پاشدم . تنبلی رو کنار گذاشتم حالا بشور وبپز کی نپز.!مگه من چند تا دخمل دارم به حرفش گوش ندم!!!!!!!!! ...
7 شهريور 1390

مهمونی های افطاری وبد عادت شدن هلیا خانم

الهی قربون اون دلت برم مامانی این چند وقت همش یا مهمونی بودیم یا مهمون داشتیم واسه خاطر همین بد عادت شدی یه روز که کسی نمیاد خونمون بهونه میگیری .البته حق داری مامان جون من که از صبح سرکارم باباتم که رفته مسافرت راه دور وهنوز برنگشته نونو جون ( مامان من ) هم که خوب سنی ازش گذشته ،وقتی بچه های همسن خودتو تو فامیل میبینی  وباهاشون بازی میکنی کلی خوشحال میشی قول میدم این هفته ببرمت پارک خیلی وقته جایی نبردمت ...
7 شهريور 1390

عکس مشهد آذر 89

یهو چشمم افتاد به این عکس پراز خاطره بود یادش به خیر رفته بودیم مشهد خونه خالم اینا البته اونجا زندگی نمیکنن یه آپارتمان دارن واسه زوار( از فامیل ها هر کی میخواد بره کلیدشو میدن یا خودشون هم میان )جاتون خالی جمعمون زنونه زنونه بود خاله وعروساش زندایی ودخترش خاله ودخترشو دوستاشون خلاصه ٢٠ نفری بودیم خدا انشاء الله قسمت همه بکنه .  دلم یهو خواست برم امام رضا آخی ...
2 شهريور 1390

عکس مشهد آذر 89

یهو چشمم افتاد به این عکس پراز خاطره بود یادش به خیر رفته بودیم مشهد خونه خالم اینا البته اونجا زندگی نمیکنن یه آپارتمان دارن واسه زوار( از فامیل ها هر کی میخواد بره کلیدشو میدن یا خودشون هم میان )جاتون خالی جمعمون زنونه زنونه بود خاله وعروساش زندایی ودخترش خاله ودخترشو دوستاشون خلاصه ٢٠ نفری بودیم خدا انشاء الله قسمت همه بکنه .  دلم یهو خواست برم امام رضا آخی ...
2 شهريور 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به heli jon می باشد